حسرت... داشتن... تو...
مثل اون وقتا هنوز دلم برات لك مي زنه حسرت داشتن تو ، پير شده ، عينك مي زنه صورتم سرخ شده بود ، اما حالا کبود شده جدايي يه عمر داره توي اون چك مي زنه اوني که من نمي خواستمش ولي منو مي خواست منو مي بينه يه وقت ، دوباره چشمك مي زنه يادته مشروط دوست داشتن تو شدم يه عمر ؟ هنوزم کامپيوتر داره برام تك مي زنه ديشب از خواب پريدم خوب شد ، آخه ديدم يكي داره به ماشين تو ، هي گل ميخك مي زنه تو که تنها نبودي ، يكي پيشت نشسته بود بگذريم اين دل من هميشه با شك مي زنه اوني که بهم مي گفت دوست دارم دوسم نداشت ديده بودم واسه ي دختره سوتك مي زنه تو زياد دوسم نداشتي ، خوب مقصر نبودي کي مياد امضا زير قول يه کودك مي زنه ؟ نه که بچه ها بدن ، پاك و زلاله قلبشون ولي نبض عقلشون يه قدري کوچك مي زنه فكر نكن فقط تويي رسمه يه وقتا حوصله ميره آسمون ، خودش رو جاي لك لك مي زنه دختر همسايه مون ، نمي دونه دوس نداري داره دور قاب عكست گل و پولك مي زنه نه که فكر کني به تو نظر داره ، مي کشمش مثلا داره رو زخمام گل پيچك مي زنه کارش اين نيس ، طفلكي شب تا سپيده مي شينه گل و بوته و شكوفه روي قلك مي زنه راستي من چرا تو نامم اينا رو به تو مي گم نمي گم گوشاي رؤيام ديگه سمعك مي زنه نامه مو جواب نده ، دوسم نداشته باش ولي نذا اصلا نزنه قلبي که اندك مي زنه پيش هيچ کسي نرو ، حلقه دس کسي نكن چون گناهه ، من هنوز دلم برات لك مي زنه
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید
Home
|